اسکریپت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند متعال، دوست دارد که میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :13
بازدید دیروز :11
کل بازدید :29120
تعداد کل یاداشته ها : 38
103/2/16
10:40 ع
789
456
546

 

به نام خدا

داشتن یک خونه و یک ماشین برای یک شهروند در این زمونه چیزه زیادیه.حتی بعضی ها هم از این هم کمتر راضین.داشتن پولی برای اجاره یا برای کرایه ی ماشین.هم براشون بسه.همه اینا حالا زیادش گزینه 1وکمش گزینه2.برای یک شهروند من فکر کنم چیزه زیادی نیست.اما بگذارید کمی دقیق تر یعنی ریزتر نگاه کنیم.اگه بریم توی خونش توی یخچالش نگاه کنیم میبینیم که طرف یک کیلو گوشت گرقته به خانمش گفته این سهمیه ی 2ماهمونه.یا اجناس دیگه زندگی.اینا کی میدونه از کجا ناشی میشه.بمونه که فلانی و فلانی یخچالشون از زیادی گوشت و میوه و...لبریز شده. اجلاسهای بی متهدها و بدون متهد هاو غیره وغیره.. برگزار میکنن با هزینه های ملیاردی برای چی؟به چه درد مردم میخوره.بر فرضم که تاثیر داره.کمبود هزینش برای مردمه.پرتقال 1000میشه 4000.سیب ارزون میشه سیب گرون.رییس جمهور کشوری که کمبود بودجه دچار میشه.اعلام میکنه فلان ارزو از کالاهای اساسی مردم بردارید.فلان قیمت بر چیزهای دیگه اضافه کنید.خدا برکت دلالها بده آب گلالود شد تور بیاندازید.بیمه از بی مدیریتی اختلاس میشه ابلاغیه 20درصدی در سال جدید تا جبران بشه.بانک مرکزی با بی مدیریتی دزدی ملیاردی میشه.ابلاغیه 30درصدی وامها و دیر کرد وامها تا جبران بشه.کار اینا جوری شده که اگه به کمبود بودجه میرسن ابلاغیه میزنند که چوبهاتونو ببرید بالا بزنید تو سر مردم.این مردم باید جور مارو بکشندهمه اینها کافی تا برای یک بازار بی در و پیکر.هرکی به هرکی.نخود اینطرف خیابون یک قیمت.اونطرف خیابون یک قیمت دیگه.

همین

 


92/6/9::: 2:54 ع
نظر()
  
  

با دیدن شکوفه های باران در دل شب به اندکی از قطره هایش برای سیرآب کردن گنجشکهای لب پنجره ام بسنده کردم.می دانستم این قطرات بوی یار را برایم زنده میکند.خواستم به گنجشکها داده باشم تا آنها هم بوی یار مرا چشیده باشند.قطرات کمی در زیر بارن کاسه ی لب حوض مادرم را پر کرده بودند.به مادرم حسودیم شد گفتم این بوی یار من است یا مادرم.ندایی امد که گفت کمی صبر کن.چند لحظه بعد در زیر باران مادرم را با چادری خیس داشت صدا میزد.گوش فرا دادم او هم یار مرا صدا میکرد.به خود گفتم ای مادر کاش من هم به قدر شما برای یارم قطره ایی جمع میکردم.با بوی این قطرات هوش از سرم رفته بود.با دلی آشفته به سوی مادرم رفتم.گفتم مادر دلم طاقت قطرات تو را ندارد.بس کن.گفت:پسرم کاش به هر اندازه ایی که برای نیازمان دعا میکردیم.برای آمدن یارمان دعا کرده بودیم.او آمده بود.

باز دلم عیش و طرب میکند

هیچ ندانم چه سبب میکند؟

 


  
  

دو نفر مغازه دار عهده دار زندگی خانواده سیدی میشوند،یکی ار آن دو برای تشرف به محضر امام زمان(عج الله و تعالی)ذکر سفارش شده ی شیخ رجبعلی خیاط را شروعمیکند.پیش از شب چهلم ،یکی از فرزندان خانواده ی سید نزد او می آید و یک قلب صابون می خواهد.مفازه دار میگوید:مادرت  هم فقط ما را شناخته،فلانی هم هست-اشاره به مفازه دار دیگر-میتوانید از او بگیرید.این شخص میگوید:شب که خوابیدم،ناگهان متوجه شدم که از داخل حیاط مرا صدا میزنند،بیرون آمدم کسی را ندیدم،مجددا خوابیدم،باز مرا به اسم صدا کردند...تا سه بار دفعه سوم در منزل را باز کردم،دیدم سیدی روی خود را پوشانده است و میگوید:ما میتوانیم بچه هایمان را اداره کنیم،ولی می خواهیم شما به جایی برسید.

منبع:کیمیای محبت


  
  

 

بسم رب الشهداء و صدیقین

خدا خوب میدانست عشقش را در دل چه کسانی بیاندازد.جایی نهالش کاشت که میوه اش را شهادت برداشت کرد.شهادت سنگ صبوری مادر را به سینه میزد.خدا درد را آفرید درمانش را هم خلق کرد.درد عشق خدا، درمانش شهادت.آرام شد.پرواز کرد.به آسمانها که دیگر رنگی از زمین را نبیند.سختی این درد را کشیده اند.اما شیرینی آن را تا ابد چشیده اند.شهادت.رنگی است از خون.بالی است از جنس پرواز.پریدنش از نوع طاووس.چقدر زیبا بود پریدنش.

شهادت جلوه گاه عشق .سرچشمه باران عشق.

 


  
  

بگم براتون که این همه تبلیغ از ماشین و بانک  و محصولات غذایی گرفته تا اونچه که فکرشومیکنید.بنده از هیچیز خبر ندارم و نمیخاممبدونم.که شرکتی میاد با کلی تشریفات  محصولشو تبلیغ میکنه بعد از تبلیغش تازه میاد اعلام جایزه هم میکنه.آخه من نمیدونم این شرکت چقدر براد سود داره که بری نمیدونم گوجه کیلویی 3یا 4 هزار تومن بخری شایدم بیشتر.اونوقت بیایی بگی به اندازه وزن تمام اعضای خانواده تون اسکناس میدن.یا همین هراه اول میبینی طرف و کشوندن جلو تلویزیون با هزار آب و تاب نامه به دستش میدن که بخون بعله توش نوشته 25 میلیون پول جایزه برده.یا یه ماشین کلاس بالا جایزه تعیین میکنن.چقدر سود داره.که اینقدر جایزه بدی.میلیون میلیون.اصلا تو کشورمون فقیر و بیچاره و بدبخت.یا حتی دخترایی که دم بختن مادر پدرشون چون که پول ندارن جهیزیه بخرن با هر دلیلی خاستگارو رد میکنند.نه اصلا وجود نداره.اگر داشت که این بانکها این جایزه های کلون نمیدان.یا این همه سود های بالا نمیدادن.هر چند از این دست میگیرن از اون دست پس میدن.در هر حال از کجا و از چه طریقی این جوایز میلیونی در میاد ما که خبر نداریم.الله و اعلم


  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >