شبی که ستاره ها میدرخشیدن.

شبی که ماه قرصش کامل بود.

شبی که آسمون ابری نبود.

شبی که دریا آروم بود

شبی که ....

تمام این شبهای زیبا و قشنگ و آرام را به سر کردم .به امید آمدنت.به امید روزی که منجی بشریت صدای انالمهدی او تمام دنیا و هفت آسمونو فرا بگیره

آقاجان.ما آدما؛ آدمای خوبی نیستیم.اما شنیدیم آقای ما از ما بهترونه.عزیز دل ما،این دلهای ما دیگر طاقت سکوت را در فریاد های شبانه شما را ندارد.باشد که سکوت ما به گفتن العجل از خدای متعال بشکنه.

و خدا عزیز ما رو برسونه.

آمین یا رب العالمین

یه مدتی به فکرم بود که چرا بعضی از اینکارایی که اداره های دولتی میکنن یه جورایی برای دور زدن مردم یا به اصطلاح بازی با مردمه.تا اینکه دیگه متوجه شدم کاملا درسته.ببینید وقتی که خدای نکرده یه آتش سوزی در جایی از شهرتون اتفاق بیافته.حالا بعضی از اوقات بلافاصاله بروبچ آتش نشان ها خودشونو میرسونند. اینو نقد نمیکنم کار آتشنانها و تمام کسانی که کارشون بازی با جونشونه همه مردم ازشون ممنونن.اما بیاییم سر اصل مطلب،آقای بهمنی رییس بانک مرکزی کشور میاد پشت تلویزیون اعلام میکنه که ما تمام بانکهای شخصی و صندوقهایی که بیش از مصوبه بانکی (این مصوبه هم که چیزی کمتر از ربا نداره)از مردم سود گرفته اند آنها را متخلف و حتی درب انها راپلمپ میکنیم.یا آقای فلانی میگه از این تاریخ به بعد هر صنف و مغازه داری که گران فروشی کنن متخلف و مغازه شان پلمپ.و امثال این قبیل کارها.آقایان مگر شماها رییس اینجور مشاغلها نیستید؟اگر هستید پس چرا صبر میکنید قشنگ خون مردمو تو شیشه بکنن بعد وارد صحنه عمل میشید.تازه بعد از این اتفاقها میاییداعلام میکنید.ما میخواهیم بدونیم این چه نوع ریاستی.نوش دارو پس از مرگ سهراب.شهر سیل زده و بند جلوی آب گذاشتن. این به چه درد مردم میخوره .مردم آدمهایی رو میخان که مثل خود مردم زلال باشن.مردم کسی رو میخان از جنس خودشون پا به رکاب ولایت.اینا اصلا مغایرت با اعمالتون نداره.شماها رییس نیستید.رییسی که از مجموعه های زیر دستش خبر نداشته باشه.به اطلاعش نرسیده باشه که فلان بانکو فلان صندوق دارن چی کار میکنن این ریاسته.ریاست از همون اول جلوی آبو بند می اندازه تا سیل نشه.

هر روز و شب دعایم اینه که بیای امروز جمه به نیمه رسید نیامدی چه گناهی دارم خدایا آقام نیامد چی کار باید بکنم.خدایا ما آدمای امروز از اون عمر ملعون و شمر لعین و دیگر لعنةالله علیهای دیگه خدای نکرده پستریم؟آقامونو نمیاری لااقل بگذار ما یه گوشه چشمی ازش ببینیم 

هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد                      باشد که چوروز آید بر وی گذرت افتد

این خدایی که من میبینم این قدر گناهای ما اذیتش کرده که لایق نظر امام زمانتون هم نیستی چه برسه به دیدن وظهورش

آیم به درت افتم،تا جور کنی کمتر                           از بخت بدم گویی خود بیشترت افتد

ای دوست،مرا نبود از تو طمع پرسش                     راضیم به دشنامی آن نیز گرت افتد

خدایا دیگه از زمانه نیرنگ و دورو خسته شدم تا کی باید از آقامونو نبینیم.آخرین این راه را پایانیست.انتهای این جاده کجاست.شهر وکوچه و دیارمون از بس آقاشونو ندیدن.میگن شاید امام زمان نمیخواد بیاد.شاید دل ایشان از فرط کارهای بیهوده ما به تنگ آمد.دیگه ماهارا انگار کرده باشد.ولی نه ایشان خیلی بیش از اینا دلش برای شیعیانش تنگ میشود.میدونی چرا چون که هر موقع سر تو درد میگیره آقا برات دعا میکنه

من خاک شوم،جانا،در رهگذرت افتم                         آخر به غلط روزی بر من گذرت افتد(عراقی همدانی)

                   الهم عجل لولیک الفرج

مرغ همسایه که غاز نیست

این اسم یکی از برنامه های اقتصادی ایران که در یکی از شبکه هی خودمون پخش میشه.و در هر برنامه ای به یک کارخونه  یا شرکت تولیدی سر میزنه و در مابین آن گزارشی که از مردم گرفته اند پخش میکنه،که آقا یا خانوم شما در خرید فلان کالا ترجیح میدهید که ایرانی بخرید یا خارجیشو؟. طرف هم حالا یا از ته دل میگه یا از ترسش میگه که ایرانی میخرم(بهتون بگم که منافاتی با صحبت حضرت آقا نداشته باشه.حمایت از تولید وسرمایه ملی)به هر حال این یک برنامه است و کار نداره که کیفیت داره یا نه(اگرم هس یه چیزی میگه تموم میشه)میری یه یخچال از مارک ایرانی میخری آقا از روزی که تو برق میزنی،  دیگه تا موقعی که  تو خونت هسش یا سر وصدای موتور میده یا گازش به بالا نمیرسه یا هروز باید برفکشو آب کنی....یارو رفته بود یه قاب زنجیر واسه موتورش گرفته بود  فرق قیمتش با چینی شاید به 5الی7هزارتومنی میرسید.آقاهه  میاد که این قابو جابندازه با ضرب چکشو زور و کج و راست کردن قاب اینو جا میندازه اولشم بهش میگه من جا میندازم ولی آخرش خوب نمیشه ،سرو صدا داره...چای میخری اقا آب تو قوری میریزی همون موقع که دم میکشه(چای اصل اینه که دیر دم باشه)این هیچی.ته لیوانم که یه ذره چای بمونه غیر از رنگ چیز دیگه ای لکه نمیندازه.و کالا های ایرانی دیگر...

مرغ همسایه غاز نیست ولی مرغ خودمونم مرغ نیست این که غازه

ربا  در ایران بنابر شرع مقدس حرام.از جانب هر دو طرف.هم کسی که ربا میگیره ،هم کسی که ربا میده.یعنی کل ربا حرام در حرام است.دیگه مشخص نکردند که طرفش باید آقا باشه،یا زن، یا شرکت،یا بانک.....کلهم حرام.فکر میکنم که دیگه رنگ و بویی از این چیزا وجود ندارد.میری بانک وام بگیری بهت میگه سودش مثلا 18 درصده.بعد از برو بیای فراوان بهت میدن. از اول یه چیزیش کم میکنند به عنوان مالیات و یا چیزای دیگه..قسطش اگه 5 روز دور بشه سود خود قسط رو که ازت میگیرند بعد سود روی سود رو ازت میگیرند(سود قسط که 18 در صد میباشد دیرکرد قسط 26 درصد ازت میگیرند.بانکهای قرض الحسنه هم که الا ماشاءالله قانون خودشونو دارند و  کلا مستقل خودشونن)انشاءالله که سرو کارت با بانک و وام نباشه.گفته شده بعضی از شیوخ گرفتن وام را از بانکها جایز نمیدونن.